مرجع دانلود فایل های کاربردی در زمینه های مختلف

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 16
  • بازدید دیروز : 49
  • بازدید کل : 74553

بررسی و تحلیل شعر اعتراض در دهه10_ 40 (با تکیه بر سروده های 20 شاعر) word


بررسی و تحلیل شعر اعتراض در دهه10_ 40 (با تکیه بر سروده های 20 شاعر) word

بررسی و تحلیل شعر اعتراض در دهه10_ 40 (با تکیه بر سروده های 20 شاعر) word

بررسی و تحلیل شعر اعتراض در دهه10_ 40 (با تکیه بر سروده های 20 شاعر) word

چکیده

با بررسی گنجینه هزار ساله شعر و ادب فارسی به روشنی در خواهیم یافت که شاعر یا نویسنده متاثر از اوضاع فردی و اجتماعی خویش به یکی از انواع ادبی ضمن بیان ارزش های اخلاقی و اجتماعی ، در حقیقت نوعی آرمان خواهی را به خواننده القاء می کند ؛ به عنوان مثال جامعه مطلوبی که سعدی در بوستان به تصویر
می کشد ، چیزی جز روحیه پاک انسانی نیست و شکل گیری چنین جامعه­ی مطلوبی مستلزم مبارزه با ظلم و بی عدالتی ها ومردی ونامردمی هاست به همین دلیل در تاریخ ادبیات فارسی ، شاعرانی به عنوان « شاعران اعتراض » با رویهً «اعتراضی» برخاسته اند :چون ناصر خسرو ، سنایی و ... در دوره معاصر نیز بسیاری همچون متقدمان رسالت شاعری خود را در گرو بازگفتن مشکلات اجتماعی و جریان های سیاسی مربوط به عصر خود قرار داده اند و اهداف مقدسی همچون آزادی خواهی، مبارزه با ظلم و تبعیض ، میهن پرستی و ... را به رشته نظم کشیده اند ، با این همه تلاش درخور توجهی در جهت معرفی همه جانبه اشعار اعتراضی علی­رغم وسعتی که دارند صورت نگرفته است،بررسی اشعار اعتراضی در سالهای سلطنت پهلوی اول ودوم در آن شرایط انگیزهً لازم جهت انجام این پژوهش است هرچند حاصل این پژوهش در دسترس بودن منبعی در خصوص این اشعار باشد.روش تحقیق در این پژوهش اسنادی و کتابخانه ای و به صورت فیش برداری است.

واژگان کلیدی: آرمان خواهی، اعتراض،اشعار اعتراضی، دوره پهلوی

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه...................................................................................................................... ت

فصل اول: کليات شعر اعتراض

1-1- عناصر تشکيل دهنده يک اثر هنري.............................................. 1

1-2-اعتراض در لغت.........................................................................................

1-3-ادب اعتراض چيست................................................................................... 2

1-4- روح انتقادی مدرنیته............................ 3

1-5- مولفه ها و مبانی اندیشگی ادب اعتراض............

1-6- عوامل پيدايش و ظهور شعر اعتراض........................................... 3

1-7- قالب هاي شعر اعتراض....................................................................... 4

1-8- سيري اجمالي بر شعر اعتراض از آغاز در ادبيات فارسي 5

1-9- شعر اعتراض در دوره معاصر......................................................... 15

 

فصل دوم: شعر اعتراض در دوره سلطنت رضاخان (سکوت ادبي(

2-1- چگونگي به سلطنت رسيدن رضاخان و اوضاع سياسي، اجتماعي اين دوره 17

2-2- نماي کلي اشعار دوره قبل از سلطنت رضاخان.................... 18

2-2-1- از کودتاي 1299 ش تا آبان ماه 1304................................ 18

2-2-2- قرارداد 1919م:.............................................................................. 18

2-2-3- کودتاي سوم اسفند........................................................................ 20

2-2-4- ادبيات کارگري................................................................................ 22

2-2-5- مخالفت با کابينه رضاخان....................................................... 24

2-3- اوضاع اجتماعي..................................................................................... 33

2-4- دوران سلطنت رضاشاه........................................................................ 36

2-4-1 دورنماي کلي اشعار دوره سلطنت رضا شاه......................... 40

2-4-2-جنبه اجتماعي شعر اعتراض در دوره سلطنت رضا شاه.. 57

 

 

عنوان صفحه

فصل سوم: دوره اول سلطنت محمدرضا پهلوي

3-1- اوضاع سياسي، تاريخي دوره اول حکومت محمدرضا پهلوي65

3-2-نماي کلي شعر در دوره اول حکومت محمدرضا پهلوي....... 67

3-3- شعر اعتراض اجتماعي در دوره اول حکومت محمدرضا پهلوي 69

3-4-سروده هاي سياسي و تأثير افکار سوسياليستي در شعر دوره اول حکومت محمدرضا پهلوي................................................................................................. 73

 

فصل چهارم: دوره دوم سلطنت محمدرضا پهلوي

4-1-اوضاع سياسي، تاريخي، از مرداد 32 تا خرداد 42........... 90

4-2-نماي کلي شعر در اين دوره............................................................ 91

4-3-کودتا و انعکاس نتايج سياسي و اجتماعي آن در شعر اين دوره 93

نتيجه گيري....................................................................................................... 114

منابع و مأخذ.................................................................................................. 116

 

 

مقدمه

اصولا" پایه و اساس تمدن هر جامعه ای فرهنگ و ادب آن جامعه است و تمام مسائل جامعه اعم از سیاسی ، اجتماعی ، تاریخی و ... تحت تاثیر آن قرار می گیرد .در این جوامع انسانی همیشه حوادث و مسائلی رخ می نماید که با خشم و اعتراض توده های مختلف مردم مواجه می شود ، این اعتراضات در پاره ای از موارد جنبه عمومی دارند و تمام یا اکثر جامعه در آن سهیم هستند اما زمانی هم پیش می آید که عموم مردم چندان واکنشی در قبال مسائل روز و جامعه ندارند و این بار سنگین تنها بر دوش گروهی از مردم تیزبین جامعه می افتد ، اینان همواره تلاش می کنند تا مردمی را که با روز مرگی خود سازگار شده اند از خواب خوش خیالی بیدار کنند و عمق فاجعه را به آنان هشدار دهند .

شاعران و نویسندگان به واسطه ذوق خدادادی و احساس قوی ودرک بالاتر نسبت به سایر اقشار جامعه ، به مثابه طبیبی، با تشخیص مشکلات و عیوب اجتماع خود ، آن ها را بیان می کنند و دیگران خصوصا" تصمیم گیرندگان ، را آگاه می کنند و تا حد امکان ، خود راه چاره ای نیز برای آن معضلات می جویند و همه این ها را در قالب اثری هنری عرضه می کنند که تاثیر آن بسیار بیشتر از بیان عادی مسئله است ، به نظر می آید که توانایی هنرهای مختلف در به انجام رساندن این رسالت انسانی و اجتماعی به یک اندازه نیست و هنرهایی موفق ترند که به ساحت اندیشه نزدیک تر و در عین حال ، برای مخاطب خود ملموس تر باشند ، در این میان شعر یکی از قالب های خوب هنری است که با به کارگیری زبان در قالبی آهنگین و موزن ، راه نفوذ خود را تا عمق جان شنونده خود در زمان ها و مکان های مختلف باز می کند و رسالت خود را به انجام می رساند .

عدالت خواهی ، آرمان گرایی و ظلم و فساد ستیزی از مضامینی است که خصوصا در شعر معاصر فارسی ، از زمان مشروطه ، حضوری پر رنگ دارد و شعرا نیز همراه سایر اقشار جامعه و حتی مقدم بر آن ها ، با تیغ زبان به جنگ ظالمان و استبداد گران و فاسدان رفته اند و به ستیز و مقاومت در برابر ناراستی های عقیدتی و فساد در جامعه روزگار خود پرداخته اند از آن جا که ادبیات و به خصوص شعر وسیله و ابزاری بوده است برای بیان احساسات ، افکار و ایده های مردم به خصوص روشنفکران ، همواره یکی از جنبه های آن به جهت گیری و بیان اندیشه های مخالف اختصاص یافته است به گونه ای که امروزه این جهت گیری های اعتراضی به یکی از شاخصه های مهم و عمدهً ادبیات تبدیل شده است و عناوین نسبتا تازه ای را وارد عرصه ادبیات نموده است ، عناوینی همانند « ادب مقاومت » ، « ادب اعتراض » و « شعر اعتراض » .

تا قبل از انقلاب مشروطیت اشعار اعتراضی شکل و ظاهر دیگری داشت اما با انقلاب مشروطیت هم سو با سایر تغییرات شکل و محتوا اشعار اعتراضی نیز دگرگون شد ، ادبیاتی که تا پیش از تکاپوهای مشروطه خواهی ، کمتر و یا در پاره ای از بخش ها ، هیچ رویکردی به زندگی اجتماعی نداشت و بیشتر در بند به کارگیری مضامینی بود که چندان پیوندی با زندگی مردم به رفتار سیاسی و اجتماعی آنان نداشت ، پس از آن پا به کوچه و بازار گذاشت و آینه ای شد برای نمایاندن زندگی جامعه ی ایرانی آن زمان .

در دوره ای که بحث در مورد آن صورت می گیرد حوادث و مسائل زیادی رخ داد که در شعر معاصر انعکاس وسیعی یافته است و همین مسئله موجب شده است تا ارتباط تنگاتنگی بین شعر و جامعه ایجاد گردد . در این رساله هدف این نیست تا تمامی این رویدادها و حوادث و انعکاس آن ها در ادبیات و شعر معاصر مورد بررسی قرار گیرد اما همان گونه که از عنوان رساله برمی آید هدف این نوشتار بررسی و تحلیل شعر اعتراض در دهه های 10 الی 40 است . هر چند که این موضوع هم مفهومی بسیار گسترده و وسیع را در بر می گیرد اما سعی می شود با تعریف نسبتا" جامعی از شعر اعتراض ، حوزه معنایی آن به طور تقریبی مشخص گردد ( به این دلیل تقریبی زیرا در ادبیات و به خصوص شعر ، مرزبندی دقیقی از لحاظ معنایی صورت نگرفته است و این امر تقریبا" غیرممکن است ، زیرا یک سروده ممکن است هم دارای مفهومی اخلاقی باشد و هم یک معنای اعتراضی از آن استنباط شود ، در عین حال این موضوع به برداشت های متفاوتی که از سوی مخاطبان از یک سروده انجام می پذیرد بستگی دارد و باید به آن توجه داشت ) .

در این رساله ابتدا تعریف مقوله اعتراض و شعر اعتراض و عوامل به وجود آورنده آن و ذکر پیشینه ادب اعتراض در شعر شاعران کلاسیک و سرچشمه و مضمون و محتوای اشعار آن دوره و نمونه هایی نیز از اشعار اعتراضی شاعران آن عصر درفصلی ذکر می گردد ، پس از آن به تحلیل شعر اعتراض در دوره پهلوی اول و دوم پرداخته می شود، برای این منظور این دوره تاریخی را به 3 فصل تقسیم کرده و مبنای این تقسیم بندی را براساس حوادث مهم تاریخی قرار داده ایم که در تاریخ معاصر ، تقریبا همه آن را پذیرفته اند .

دوره اول : سال های حکومت رضاخان از 1304 تا 1320 را شامل می شود و دوره ای را در بر می گیرد که با نام « سکوت ادبی » شناخته شده است .

دوره دوم : از سال 1320 تا 1332 که دورهً تسلط اندیشه های بیگانه بر شعر است .

دوره سوم : از سال 1332 تا سال های پایانی حکومت محمدرضا پهلوی را در بر می گیرد ، دوره ای که با نام « دورهً شکست » معروف است .

در ارتباط با فصل ها و محتوای آن ها باید اذعان نمود که می توان سرفصل های دیگری نیز داشت با محتوای دیگر ولی با توجه به این که خواننده باید یک ذهنیتی نسبت به موضوع اصلی داشته باشد مجبور به ذکر و بیان بعضی از مطالب شده ایم.

فصل اول

کلیات شعر اعتراض

1-1-عناصر تشکیل دهنده یک اثر ادبی :

در آفرینش یک اثر ادبی ، کلمات و الفاظ وسیله بیان اندیشه ها و احساسات شاعر یا نویسنده است و از آن به شکل ظاهری اثر یا (Form ) تعبیر می شود و افکار و عواطف موجود در یک شعر یا نثر ، محتوا یا (content) آن را فراهم می کند .

در بحث سبک شناسی با دو مقوله رو به رو هستیم ، یکی شکل و ظاهر یک اثر که وزن و قافیه را ایجاد می کند . دوم محتوا و درون مایه اثر که از اندیشه ها و عواطف شاعر یا نویسنده توام با ذوق و تخیل و احساس هنرمند و یا متاثر از رویدادهای پیرامون او گفتگو می کند ، بنابراین در این جا به بررسی یکی از مضمون هایی که به حوزه محتوا و درون مایه آثار بر می گردد می پردازیم و آن مضمون اعتراض یا انتقاد است .

1-2- اعتراض در لغت

1- اعتراض ( eteraz ) : خورده گرفتن ، انگشت بر حرف نهادن ، ایراد گرفتن 2- تعرض 3 – پیش آمدن 4 – ( امص ) واخواست واخواهی ج اعتراضات ( فرهنگ معین ، ج 1 ، 167:1375 ) .

2- انتقاد ( enteqad ) : سره کردن ، 2 – نقد گرفتن پول ( غم ) 3- جدا کردن ( خوب از بد یا کاه از گندم و مانند آن ) 4 – خرده گرفتن 5 – ( امص ) به گزینی ، خرده گیری ج انتقادات ( همان : 198 ) .

فن انتقاد : در عربی نقد به معنی نظر کردن در دراهم است تا سره ی آن از ناسره تشخیص داده شود نقد در زبان های اروپایی مشتق از krinein یونانی به معنی سنجش است criterion از همین واژه به معنی ملاک و میزان است ، نقد ادبی در نزد قدما ملاک و میزانی بوده است که با آن آثار ادبی را می­سنجند و در باب تعالی و ادبی بودن آن توضیح می دهند ، درباره ارزش آن قضاوت می کنند امروزه به معنی توضیح و تفسیر متن و بحث در باب ادبیات و دیگر گونه خواندن متن هم هست ( شمیسا، 408:1387 ) .

1-3-ادب اعتراض چیست ؟

ترکیب « ادب اعتراض » که تقریبا با مترادفاتی چون « ادب مقاومت » یا « ادبیات زیرزمینی » یا « ادب شورش » یا « ادب ستیز » در آثار ادب پژوهان و فرهنگ ها به تصریح از آن یاد شده است از آن انواع ادبی نیست که در تقسیم بندی های کلاسیک موضوعات شعر و ادب فارسی از آن یادی شده باشد ، بلکه به نظر می رسد این نوع از ادب ( نظم ، نثر ) از میان آثار گویندگان و نویسندگان پارسی گو به آن دسته از سروده ها و نوشته ها اطلاق می گردد که به نوعی روح انتقاد یا اعتراض یا مقاومت شاعر یا نویسنده را در برابر عوامل تحمیلی اجتماعی ، سیاسی حاکم منعکس کرده است». ( پشت دار : 7:1385 )

احتمالا" نخستین ترکیب به کار گرفته شده در میان ادب پژوهان ، که در آن واژه اعتراض به کار رفته است ، از آن شفیعی کدکنی باشد که از سخن سنایی با عنوان « شعر اعتراض » یاد می کند .

در فرهنگ اصطلاحات چاپ و نشر زیر عنوان ادبیات اعتراض آمده است که :

ادبیات اعتراض « protest literature » :« ادبیاتی است که هدف از انتشار آنها اعتراض نسبت به چیزی معمولا" اعتراض به اوضاع سیاسی ، اجتماعی است» ( پور ممتاز ، 359:1372 ) .

در تعریف دیگر منقول از حلبی می توان «تعبیر و ترکیب « ادب خشم و غضب بر ضد ناهنجاری و ضعف اخلاقی مهتران » را یاد کرد ، نقل قول دیگر از علی شریعتی است که از سخن وی می توان تعبیر « ادب انتقادی توام با رمز و کنایه » را به دست آورد . « ادب اعتراض » یا « ادب انتقاد » حاصل این رویکرد فکری است که شاعر یا نویسنده ( روشنفکر ) به نحوی از روزگار و شرایط موجود حاکم بر اجتماع ناراضی است، در نتیجه ضمن بر شمردن معایب و کاستی های وضع موجود ، راه اصلاح و بهبود معایب را نیز بیان می کند». ( پشت دار ، 11:1385 ) .

اساسا" کار هنرمند و رسالت هنر نیز همین است که در تعریف هنر گفته اند : « هنر عبارت است از کوشش انسان برای برخوردار شدن از آن چه که باید باشد ، امّا نیست » ( شریعتی ، 19:1379 ) .

البته این مسئله تنها خاص شعر نیست بلکه در دیگر انواع ادبی هم دیده می شود . داستان هایی که درون مایه اصلی آن ها اعتراض به موضوعی خاص است . نمایش نامه ها ، حتی در بعضی از خاطرات و سفرنامه ها و ... به وفور جهت گیری های اعتراضی را می توان مشاهده کرد ، اما بخش عظیمی از شاهکارهای شعر جهان شعر اعتراض است . شعر خیام اعتراض است به کارگاه خلقت « جامی است که عقل آفرین می زندش » « شعر سنایی نیز در قلمرو زهد و مثل غالبا شعر اعتراض است و این اعتراض لحنی درشت و ستیهنده دارد » ( شفیعی کدکنی ، 39:1380 ) .

 

این نوع شعر ، شعری است با شاخصه هایی هم چون آرمانگرایی ، انسان گرایی ، عدالت خواهی ، آزادی خواهی، مخالف با حکومت های ظالم و به طور کلی شعری است که نتیجتا" در حرکت تکاملی جامعه معتبر است و در مسیر آگاهی و اصلاح جامعه گام بر می دارد و با شعر ستایشگر و مداح درباری خود فروخته فرسنگ ها فاصله دارد بلکه با مظاهر ستم و خود ستمگر سرستیز دارد ، واقع گرا و مردم گراست که مفاهیم آن از واقعیت های ملموس جامعه و زندگی مردم زمان شاعر مایه می گیرد و از حقیقت سخن می گوید و بر گوش کسانی که زبان شاعر متوجه آن هاست تلخ می نماید و نیشدار است ، اما همیشه برای مردم زمان پیام بیداری و هشیاری داشته است و نهایتا" می توان آن را شعری نامید که پرده از چهره های ظالم برمی دارد و جامعه ای را از بی عدالتی ها و ظلم ها و ستم ها آگاه می نماید و روحیه مقاومت و ایستادگی را در مردم تشویق می کند ، از حرکت ها و قیام های مردمی حمایت می کند و فقر و محرومیت حاصل از نابرابری ها را به تصویر می کشد و کانون توجه شاعر در عدالت خواهی و رفع تبعیض های اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی است .

اعتراض ( protest ) : ستیزه عمومی یا فردی و ابراز مخالفت گفتاری ، نوشتاری یا عملی یا اقدامی یا رویدادی یا وضعیتی اجتماعی یا سیاسی است که توسط حزب ها ، اتحادیه ها و یا گروه های اجتماعی مختلف انجام می شود . اشکال اعتراض عبارت است از تظاهرات، اعتصاب ، توزیع تراکت ، فرستادن نامه های اعتراضیه به مقامات و جمع آوری امضا در حقوق بین المللی «اعتراض عبارت است از ابلاغ رسمی یک دولت به دولت دیگر که به موجب آن اعتراض خود را نسبت به عملی که دولت معترض علیه انجام داده یا قصد انجامش را دارد ابراز نموده و عدم تمکین و تسلیم خود را در برابر آن و آمادگی خود را برای مقابله با نتایج آن اعلام می کند ، هرگاه یک دولت از هر نوع تصرف یا عملی که آن را غیر قانونی و زیان آور به حقوق خود می داند آگاه شود و اعتراض نکند این سکوت تعبیر به رضا می شود و مفهومش این است که عمل طرف را تنفیذ و به حقانیت او اعتراف کرده است » ( آقا بخشی ، 29،30:1380 ) .

اعتراض و انتقاد کردن معمولا" « حرکتی است اصلاح گرایانه و آرمان گرایانه با قصد پالایش و زنگار زدایی و نجات حقیقت چیزی از نفوذ باطل در حریم آن و برگرداندن طبیعت شخص یا امری از آمیختگی به ناخالصی » ( زرین کوب ، 22:1376 ) که در سرشت آدمی نهفته است و معمولا" در شخص یا نویسنده یا شاعر به صورت خودآگاه بروز کرده و متجلی می شود .

1-4-روح انتقادی مدرنیته

در حالی که هنوز بسیاری از اندیشمندان و تاریخ نگاران در مورد آن دوران تاریخی که روزگار مدرن خوانده می شود ، هم رأی نیستند، ناچاریم از کلی ترین معنای تاریخی مدرنیسم آغاز کنیم.

بسیاری از تاریخ نگاران هنگامی که از «روزگار مدرن» یاد می کنند فاصله ی میان رنسانس و انقلاب فرانسه را در نظر دارند، امّا کسانی هم هستند که آغاز صنعتی شدن جوامع اروپایی، پیدایش وجه تولید سرمایه داری و تعمیم تولید کالایی را آغاز گاه مدرنیته می دانند. از سوی دیگرنویسندگانی نیز، حد نهایی مدرنیته را میانه ی سده بیستم و حتی «امروز» می شناسند، دشواری چندانی بر سر «دوره بندی تاریخی» نیست، بلکه نکته ی مرکزی شناخت مشخصه های اصلی مدرنیته است.

بسیاری باور دارند که مدرنیته یعنی روزگار پیروزی خرد انسانی بر باورهای سنتی (اسطوره ای، دینی، اخلاقی، فلسفی و....)، رشد اندیشه های علمی و خودباوری؛ افزون شدن اعتبار دیدگاه فلسفه ی نقادانه، که همه همراهند با سازمان­یابی تازه ی تولید و تجارت، شکل گیری قوانین مبادله ی کالاها و به تدریج سلطه ی جامعه ی مدنی بر دولت، به این اعتبار مدرنیته مجموعه ای است فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فلسفی که از حدود سده ی پانزدهم – و یا بهتر بگویم، از زمان پیدایش نجوم جدید، اختراع چاپ و کشف آمریکا – تا به امروز یا چند دهه پیش ادامه یافته است.

در واقع، مدرنیته را با تمدن نو که انسان محور و انسان مرکز است یکی می پندارند و آن را الگو و نمونه ای می دانند، تمدنی که در دل زندگی اجتماعی اروپایی شکل گرفت و فرهنگی پدید آورد که ادای جهان شمولی دارد وفرا راه جامعه های عقب مانده قرار می گیرد، پس به یک معنا، در اینجا مدرنیته ، چون یک ایدئولوژی مطرح می شود و منادیان و پیشاهنگان آن از ضرورت خردباوری و درک اعتبار قوانین زندگی زمین یاد می کردند و به سنت ها، نهادها و نیروهای کهنه انتقاد داشتند. صریح ترین و کاملترین شکل این ایدئولوژی را می توان در آموزه های میراث بران رنسانس یعنی روشنگران سده ی هجدهم یافت.

جاذبه­ی سحرآمیز الگوی مدرنیته و مدرنیسم برای متفکران عصر مشروطیت ما، از نیروی عظیم فکری روشنگران ریشه می گرفت و با دستاوردهای مادی و فرهنگی «تمدن غرب» توجیه می شد. امروز آنچه از این «ایده ی کلاسیک مدرنیته» باقی مانده، نه دیدگاه و گرایش اثباتی اش (طرح ضرورت زندگی در جامعه ای که خردمندانه سامان یافته باشد» بلکه گرایش سالبه ی آن است، یعنی باور به کارکرد همه جانبه و ضرورت اندیشه ی انتقادی، و ویران سازی رادیکال آنچه در گوهر خود وابسته است به سنت های کهنه. مدرنیته به این معنا انتقادی مداوم است از سنت و از خودش، نوخواهی و امروزگی است، مدام تازه شدن و خود را نفی کردن و به قلمرو تازگی ها گام نهادن است، به همین سبب بیشتر اندیشمندان امروز وقتی از مدرنیته یاد می کنند همین معنا را در نظر دارند: مجموعه ای پیچیده و فرهنگی که امکان نفی را فراهم می آورد و راه گشای سلطنت عقل و برقراری آزادی است، مدرنیته پلی است در تکامل روح به سوی آزادی و روزگار مدرن دوران دگرگونی و تبدیل است، دشوار نیست که دریابیم روزگار ما، زمانه ی زایش و انتقال به دورانی جدید است روح از آنچه تاکنون دنیایش بوده و در آن جای داشت و به تصورش می آورد جدا می شود و می خواهد این دنیا را به گذشته بسپارد، او درگیر دگرسانی خویش است، خودِ آگاهی روح مهمترین منش دوران جدید است و اندیشه های انتقادی بنیان این خوداگاهی است. برای این ادعا گفته هگل که بنیان مدرنیته را «عنصر ذهنی» می شناخت به عنوان مثال ذکر می کنیم.وی می نوشت که «آگاهی از خویشتن نیازمند آزادی، تعمّق، فردیت، استقلال کنش و مهمتر از همه انتقاد است».

1-5-مؤلفه ها و مبانی اندیشگی ادب اعتراض

از میان انواع مضمون های شعر و ادب در زبان می توان گفت که ادب اعتراض، بیشتر وام دار موضوعات آموزه های دینی، تصوف، اخلاق، حماسه، هجا و هزل بوده است.

 

 

دین

دین مبین اسلام و دستورهای اجتماعی و اخلاقی آن در متن قرآن کریم از سرچشمه های اصلی تولا و تبرا یا به عبارتی جاذبه و دافعه در رفتار و گفتار هر مسلمان است. هر مسلمان عامل به دستورهای قرآن و مجری عملی سیرة نبوی (ص) به تربیت و اخلاقی هدایت می شود که ظاهراً و باطناً از آنچه خدا در قرآن حمایت کرده پیروی می کند و از آنچه حق نهی فرموده دوری می جوید، اگر مسلمانی در نماز آیة «ایاک نعبد» بر زبان جاری می کند، در عمل هم باید از هر چه غیر اوست طمع کمک ببرد و فقط از او استمداد بکند.

اصل ایمان به یگانگی خداوند (توحید) اصلی قرآنی است که مبنای اخلاق و ادب هر مسلمان است و سنگ بنای اخلاق اسلامی در همه امور و در همه احوال و در همه جا اجمالاً می توان نتیجه گرفت که اصول و مبانی اخلاقی و تربیتی نشأت یافته از قرآن پایه و مایه ای برای تولّد مضامینی در اشعار شاعران و ادیبان مسلمان شده که از زاویه ای می توان به آن «ادب اعتراض» گفت: اعتراض به آنچه غیرخداست (ولا الضّالیّن) و حمایت و نکوداشت (انعَمتَ علّیهِم).

تصوف

ادب و آداب صوفیانه از همان زمان نشو و نما در ایران، از کوفه و بصره تا بلخ و بخارا آموزه هایی انسانی و اسلامی در میان اهل تصوف و به تبع آنها در میان مردم رواج داد ک استغنای روحی و خوار شمردن دنیا و زخارف آن برجسته ترین این روحیّات بود، نگاه عمیّق به دنیا و مافیها و باور داشتن این که هر ظاهری را باطنی است، توکّل در امور زندگی، صبر پیشه کردن و ... همه عناصری است که به هر حال از زهد اسلامی سرچشمه گرفته و در میان متصوفه از مبانی تربیت به شمار می رفت.

اخلاق

مبانی اخلاقی خواه مبتنی بر فضائل چهارگانه (حکمت، شجاعت، عفت و عدالت) برگرفته از آثار ارسطو باشد، خواه مبانی اخلاقی برگرفته از دستورهای اخلاقی قرآن و سیره نبوی (ص) باشد در هر حال تأثیر آموزه های اخلاقی حکما و عالمان دینی و مفسران و مبلّغان و دین داران و نشر آثار و تألیفات ایشان در ذهن و زبان مردم این مرز و بوم آثار غیرقابل انکار برجای گذاشته است.

حماسه

نوع ادبی حماسه با موضوع شرح پهلوانی ها و شکست و پیروزی های یک قوم، به طور مشخص برای ما ایرانیان در اثری سترگ و ماندگار چون شاهنامه فردوسی ظهور و بروز یافته است.

شاهنامه و شخصیت فردوسی همواره برای ما ایرانیان نماد استقامت، پایداری، افتخار و استقلال در ذهن و عین بوده است، عنصر حماسه در زبان فردوسی یعنی روح آزادگی و عزّت نفس مبارزه با ظلم و فساد، حمایت از مظلوم، فتوّت، عیاری، قلندری و ... همه این مضامین در شاهنامه فردوسی در خور توجه و تأمل است.

 

هجا و هزل

از میان انوع مضمون های، ادب، این مضمون شاید عرصة گسترده تری برای ارضای روح انتقادی و طنزآمیز ایرانی در هزار سال گذشته بوده است «روشن است که شوخ طبعان و مسخرگان نه احمق بوده اند و نه طبعاً تندخویی و دشنام گوی بلکه بر عکس، غالباً آنها مردمانی حساس و لطیف ذوق و نکته سنج و فرهیخته بود هاند که با دیدن پریشانی و ناهنجاری اجتماع و ضعف اخلاقی مهتران، خشم و غضب خود را در آثار خویش منعکس می ساخته اند (حلبی، 11: 1360)

رفتار هجا و هزل که صورت مبالغه آمیز طنز است اولاً از روحی مستغنی و متکی به خود سرچشمه می گیرد، یعنی آن که حرکت و رفتار دیگری را با آهنگی طنزآمیز یا هجو آمیز و بعضاً هزل گونه پاسخ می گوید، فردی است با اعتماد به نفس و مطمئن از خود و دلگرم به استواری مرام و مسلک خویش و ثانیاً حرکت طنز و هزل و هجا از روحیه ای شاد سرچشمه می گیرد، اگر مبالغه نباشد قوم ایرانی، قومی شاد و طنّاز است و در طول تاریخ حتی در مواردی که مبتلا به بلایای انسانی و طبیعی بوده از خود روحیه ای شاد و با اعتماد به نفس نشان داده است داشتن دو ویژگی اعتماد به نفس و شادمانگی که خود هر دو محصول آگاهی و دانایی است، به شخص یا به قوم این شهامت را می دهد تا نسبت به ناراستی و نادرستی در امری یا سخنی از کسی یا کسانی، زبان به انتقاد بگشاید و در پاسخ به آن حرکت و سخن نابه جا به طور مستقیم یا غیرمستقیم نادرستی و انحراف عامل را به او گوشزد نماید، روح انتقادی و طنزآمیز قوم ایرانی، در خلق این نوع از ادب تأثیر به سزایی داشته است.

1-6-عوامل پیدایش و ظهور شعر اعتراض

در بررسی عوامل مهّم و موثّر در پیدایش شعر اعتراض آن هم در قرن های نخستین تولّد شعر فارسی و هم چنین با توجه به نظراتی که ارائه شده است می توان به طور خلاصه این عوامل را در دو دسته عامل فردی و اجتماعی یا به عبارتی دیگر عوامل درونی و عوامل بیرونی مورد بررسی قرار داد . منظور از عامل فردی یا درونی خصوصیت روحی و روانی خود شاعر و میزان حساسیت و تاثیر پذیری او از محیط پیرامون است و عامل اجتماعی یا بیرونی اوضاع حاکم بر جامعه ی عصر شاعر است .

« زین العابدین مؤتمن » در این باره می نویسد :

« یکی از خصوصیات اخلاقی و ذاتی بشر این است که سعادت و خوشبختی را از لوازم ضروریه ی حیات می پندارد و وجود آن را موجب ادای تشکّر و امتنان و تذّکر نمی داند و هنگامی که غرق در شادخواری و شادکامی است ، متوجه وضع و حالت خود نیست ... مادام که عافیتی دارد و قدر آن نمی داند و چون به مصیبتی گرفتار شد نظر به این که آن را از امور عارضی و غیرضروری می داند بانگ و فریادش بلند می شود و زبان به شکوه و شکایت می گشاید در این میان طبقه شعرا که طبعا مردمی زود رنج و کم حوصله و صاحب توقّع هستند زودتر از دیگران صدایشان بیرون می آید و بیش از دیگران اظهار تالم و تحسّر می کنند » ( مؤتمن ، 288،289:1371 ) .

به طور کلی عوامل پیدایش شعر اعتراض را فهرست وار در دو دسته زیر تقسیم بندی کردیم :

الف ) عوامل درونی : که شامل موارد زیر است:

- خداپرستی و ایمان به یگانگی خداوند ( توحید )

- تعلیمات دینی و آموزه های مذهبی که روح و روان این شاعران و گویندگان با آن خو کرده بودند و آنان را وا می داشت تا التزام عملی به عقاید و باورهای خود داشته باشند و در زمره آن دسته از کسانی نباشند که « می گویند اما انجام نمی دهند » .

- خردگرایی ووجدان بیدار انسانی

- روح عدالت طلبی و آرمان گرایی به خصوص در میان اندیشمندان مسلمان ، از عوامل مهم ظهور این نوع از ادب در شعر است .

ب ) عوامل بیرونی موثر در پیدایش این آثار :

- اوضاع و احوال اجتماع و شرایط سیاسی حاکم .

- احساس تکلیف برای اصلاح ناراستی های اجتماعی با کمک گرفتن از شمشیر سخن و شعر .

- ریاکاری عالمان دروغین که می گفتند و عمل نمی کردند ، اعتراض به ریاکاری های آنان .

- رواج و رونق مجالس لهو و لعب و گرمی مجالس گناه که شاعران مقید را به مقابله وا می داشت .

- رواج بی عدالتی در جامعه و پایمال کردن حقوق انسانی .

- اعتراض به اختناق سیاستمداران و دشمنان آزادی به ویژه آزادی بیان و اندیشه ( به طور عمده در میان نوپردازان ) .

- چاپلوسی و فرومایگی و پستی عده ای از شاعران شعر فروش که منجر به جهت گیری های شاعران آزاده و بلند همت در برابر آنان می شد .

- اندکی هم اعتراض به تبعیضات اقتصادی و مسائل رفاهی .

تمامی این عوامل هر کدام به نحوی باعث می شد که شاعر خیرخواه و آرمان گرا ، تاب تحمل این ناراستی ها را نیاورد و فریاد اعتراض برآورد .

1-7-قالب های شعر اعتراض:

تنوع این اشعار ، به شکلی است که در همه سبک ها و قالب های شعری ، با حجم های متفاوت و موضوعات گوناگون شعر اعتراض سروده شده است .

اعتراض در قالب های قصیده ، غزل ، مثنوی ، قطعه ، رباعی ، دوبیتی ، ترجیع بند ، ترکیب بند و مسمط سروده شده اند و قالبی به خصوص ندارند « اما در سبک های گوناگون قالب های مسلّط شکوائیه ها با هم فرق دارند ، چنان که هر چه از سبک خراسانی دور شویم ، کاربرد قصیده در شکوائیه سرایی کاهش می یابد و در مقابل قالب های طبیعی تری چون غزل و مثنوی شایع تر می شود » ( سرامی ، 244:1375 ) .

حجم آن ها نیز متفاوت است . گاه شاعر از ایجاز بهره برده است و در یکی دو بیت اعتراضات خود را مطرح کرده و گاه راه اطناب در پیش گرفته و یک قصیده طولانی را به این موضوع اختصاص داده است ، زبان این نوع شعر اغلب ساده و بی پیرایه است و شاعر با الفاظ ساده و بدون هیچ تکلّفی به اعتراض پرداخته است ، اعتراض ها از نظر محتوایی نیز متنوع هستند و در موضوعات شخصی ، اجتماعی ، سیاسی،مذهبی و ... سروده شده اند عواملی چون ، شرایط زندگی ، وضعیت روحی افراد ، اعتقادات و اوضاع حاکم بر جامعه و ... در این تنوع موضوعی دخیل هستند .

نحوه بیان اشعار اعتراضی نیز ، هم به این طریق است که گاه شاعر به طور مستقیم و بدون هیچ ملاحضه یا ترس ، گله ، شکایت و ... اعتراض خود را ابراز می نماید و گاه نیز جانب احتیاط را رعایت کرده و غیر مستقیم اعتراض یا شکایت خویش را نسبت به افراد یا اوضاع جامعه بیان می دارد .

1-8-سیری اجمالی بر شعر اعتراض در ادبیات فارسی در قرن دوم وسوم:

ایرانیان در تاریخ تمدّن طولانی خود ، همواره همراه با اتفاقات تلخ و شیرین آسمانی و زمیني چند ویژگی و خصلت خاص پیدا کرده اند از جمله هوشمند ، معني یاب ، صاحبدل ، نقّاد ، موشکاف ، شاعر و داراي روحی حساس و شوخ طبع و زرنگ « این قوم در رهگذر تاریخ کهنش با مضحک ترین اشکال و به دست احمق ترین اشخاص گرفتار بوده است . این ملّت شوخ طبع و نکته سنج و صاحبدل با خوش سخنی که در شرایط اختناق بر حاکمان وقت دستی نداشته و زبانش نیز یارای سخن گفتن آزاد و صریح نبوده و مجال فریادی هم نداشته است . خواه ناخواه با روحیه ای لطیف و هوش تیز در تنها جولانگاه ممکن اظهار نظر کرده و خودی نشان داده است ؛ در این میدان بوده که در لطیفه ساختن و ظریفه پرداختن و خرده گیری های موشکافانه و نکته سنجی های زیرکانه و پوشیده تاختن و رندانه دست انداختن عقده گشایی کرده است و از پشت پرده های رنگارنگ شعر و شوخی و ضرب المثل و معانی و بیان و صنایع لفظی و معنوی بدیع ، بی شمار به سوی حریف به ظاهر مسلّط تیراندازی کرده و با هزاران لطایف الحیل توانسته است سخن و حرف دل خود را بر زبان آورد و حریف را سر جای خود نشانده است » ( شریعتی 305،306:1379 ، نقل به مضمون ) .

زبان فارسی از زمانی که در آثار مکتوب قرن های سوم و چهارم هجری به کار گرفته شد . در میان تحصیل کرده های ایرانی ( شاعران ، نویسندگان ، عالمان دینی ، فلاسفه و ... ) تا حدود زیادی از حیث محتوا متاثر از زبان و فرهنگ عربی بود ، به ویژه شاعران که پس از آشنایی طولانی با دیوان اشعار عرب جاهلی و اسلامی ، در همان قالب ها و شیوه های اشعار عربی شروع به سرودن اشعار فارسی کردند بدیهی است که در این رهگذر تاثیر پذیری هم در شکل و ساخت شعر و هم در محتوا از شاعران عرب در شعر ایشان آشکار است .

سخنوران ایرانی در مضامینی چون مدح ، وصف معشوق و سوز هجران و شادی وصال و گریستن بر « ربع و اطلال و دمن » منزلگاه قبیله ی معشوق که در فرهنگ و اجتماع ایرانی پیشینه ای نداشت ، صرفا از راه ترجمه و به طور صوری بر اثر تاثیر پذیری از اشعار عرب جاهلی و پس از آن این مضامین را در شعر فارسی وارد کردند ( قصاید وصفی و مدحی منوچهری دامغانی ، عنصری و ... ) ؛ اما در قرن سوم و چهارم که ایرانیان به یک فرهنگ اصیل ریشه دار دست یافتند ، پس از این زمان در عالم شعر و ادب مضامین اصیل و مبتنی بر فرهنگ خودی در آثار شاعران ، نویسندگان نمود پیدا کرد و مضامین جدیدی در شعر و ادب وارد شد که با روحیات و نیازهای اجتماعی ایشان متناسب بود .

« فارسی گویان نخستین از مضمون « مدح » ، « وصف » ، « اخلاق » ، « زهد » « هجا » و « هزل » به ویژه با اتکا بر آموزه های قرآنی و سخنان پیامبر ( ص ) و البته فرهنگ ایرانی ، دیگر به وصف صوری مظاهر طبیعت و مدح حاکم نپرداختند ، بلکه صلاح در آن دیدند که مظاهر ارزشمند اخلاقی و سجایای انسانی چون آزادگی ، عزت، زهد و ... را بستايند . از زهد و هجا به عنوان وسیله ای برای تقبیح دنیا پرستان ستمگر و نیشخند زدن به ایشان سود جستند و اسالیب امر و نهی و تحذیر و ... قرآنی را به منظور اصلاح کجروی ها و ناراستی های سیاسی و اجتماعی در بیان و آثار خود وارد کردند ، از همین جا بود که « ادب اعتراض » بر پایه همان انواع ادب رسمی ، البته با فرهیختگی و روح انتقادی و شاید طنزآمیز ادبا و شاعران و اندیشمندان ایرانی شکل گرفت » ( پشت دار ، 11،12:1385 ) .

شعر اعتراضی در ادبیات فارسی ، در طول تاریخ دارای فراز و نشیب های فراوان بوده است و در طول دهه ها و دوران های گوناگون ، به اشکال مختلف نمود یافته است که این نمودهم از لحاظ کمی بسیار متغیر بوده و هم از لحاظ کیفی ، اصولا می توان اشعار اعتراضی را به سه بخش عمده تقسیم بندی کرد :

1_ اعتراض اجتماعی که شاعر یا نویسنده در اثر خود از اوضاع جامعه پیرامون خویش ابراز نارضایتی و ناخشنودی می کند .

2_ اعتراض فلسفی که در آن جا شاعر و یا نویسنده به کل خلقت و نظام هستی معترض است.

3-بخش سوم که اعتراض سیاسی است و شاعر یا نویسنده به اوضاع نابسامان سیاسی کشور و حکام و سیاستمداران عصر خویش می تازد .

با استناد به آن چه گفته شد ، همه اندیشمندان ایرانی در ظهور این نوع ادبی در زبان فارسی سهیم بوده اند ، لذا در این جا ضروری است تا از شاعران ادب اعتراض از آغاز و فراخور سبک ادبی شان و هم چنین نوع و زبان ادب اعتراضی شان که آیا اجتماعی ، فلسفی یا سیاسی است به اختصار نام برد .

1-رودکی ( 260-250 ه ق )

شاید بتوان گفت از جمله اولین کسانی است که نمونه هایی از اشعار اعتراضی که جنبه ی اجتماعی دارند و بر گرفته از آموزه های دینی و قرآنی هستند و به منظور اصلاح کجروی ها و ناراستی های اجتماعی اند در دیوانش جست و جو کرد .

روی به محراب نهادن چه سود؟
ایزد ما وسوسه ی عاشقی

 

دل به بخارا و بتان طراز
از تو پذیرد ، نپذیرد نماز

(دیوان رودکی، 1378 : 57).

این شیوه از نقد اجتماعی که به اصطلاح هزل و هجو ناراستی ها و کجروی های اجتماعی است در ذهن و زبان شاعران سبک آن دوران ( سبک خراسانی ) فراوان به چشم می خورد .

2- فردوسی ( م : 330،329 و 409 یا 410 ه ق )

فردوسی حماسه سرای بزرگ ادب فارسی با انتقاد از کسانی که برای سود بردن خود از ریختن خون دیگران هیچ ابایی ندارند و به اسم دین و مذ هب در پی کسب منافع خویش اند می گوید :

زیان کسان از پی سود خویش
بریزند خون از پی خواسته

 

بجویند و دین اندر آرندپیش
شود روزگار مهان کاسته

( شاهنامه ، 825،1372 ) .

3-ناصر خسرو قبادیانی ( 481-394 ه ق )

از جمله آغازگران ادب اعتراض در عرصه شعر فارسی است «ناصرخسرو عقاید مختص به خود را داشت و حاضر نبود برای سبک معاش « شعر و شاعری » را که ارزش آسمانی داشت نثار هر دون و ظالم بنماید ، پس مسیر شعر و شاعری را تغییر داد و خود نیز تا پایان عمر استوار و مصمم در این راه پیش رفت » (پشت دار ، علی محمد
( 1389 ) : 10 ) .

اعتراض ناصر خسرو به سلاجقه غارتگر ، نکوهش مستقیم شخص شاه ، تقبیح دجال خراسان که بر جان و مال مردم ایران چنگ انداخته اند ، اعتراض به فقیه نمایان و قاضیان رشوت خوار ، تحقیر زهدفروشان و عالم نماهای می خوار و درباری تا مردم جاهل عالم خراسان که جرمشان پیروی از حاکمان گمراه است همه و همه نشان دهنده کامل ادب اعتراض در پهنه شعر فارسی است ، اینک برای نمونه چند مثال ذکر می گردد :

- در اعتراض به عالمان دین

منبر عالمان گرفتستند
روز بازار ساخته است ابلیس
بر دروغ و زنا و می خوردن

 

این گروهی که از در دارند
وین سفیهانش روی بازارند
روز و شب همچو زاغ ناهارند

( ناصر خسرو ، 1386 ، بیت های 9 ، 10 ، 12 قصیده 228 ) .

و یا :

چاکرنان پاره گشت فضل و ادب
خاک خراسان چو بود جای ادب

 

علم به مکر و به رزق معجون شد
معدن دیوان ناکس اکنون شد

( همان : 157 )

« ناصر خسرو از اعتراض و نکوهش کردن مردم بی خرد کوچه و بازار ، مردم دنیا پرست ، سست مذهب، افراد مردم آزار ، پيران دنیا پرست ، سفلگان ، گران فروشان ، می خواران ، خدمت گزاران دربار و ... هیچ فروگذار نیست » ( پشت دار ، 19:1389 ) اما آوردن همه شواهد ، حجم این فصل را بسیار می افزاید و از وظیفه این رساله شاید خارج باشد .

4-حکیم عمر خیام نیشابوری ( 517-439 ه ق )

از دیگر شاعران این دوره که در آثار او نمونه هایی از اعتراض فلسفی ( اعتراض به کل نظام هستی ) می توان یافت حکیم عمر خیام است ، او به همه فنون و معلومات زمان خود به خصوص فلسفه و ریاضیات و هیئت و نجوم تخصص و مهارت داشت به همین خاطر به او لقب حکیم دادند ، دوران زندگی او مصادف بود با تعصب های مذهبی و سیاسی و اختلافات میان فرقه های مذهبی مانند اشعری ها و معتزلیان ، حنفی ها و شافعیان ، فلاسفه و حکما حتی دانشمندانی همچون خیام را دهری و کافر قلمداد می کردند ، در چنین زمانه پرآشوب و تنگ نظری است که خیام به روزگار و نظام خلقت معترض می شود و اندیشه ها و تاملات فلسفی خود را در قالب اشعاری کوتاه به نام رباعی می ریزد که گرچه از نظر عبارت ساده اند ولی از لحاظ معنی بسیار نعز و شیواست برای نمونه وی در جایی در اعتراض به زندگی و حیات اجتماعی می گوید :

افلاک که جز غم نفزایند دگر
نا آمدگان اگر بدانند که ما

 

ننهند به جا تا نربایند دگر
از دهر چه می کشیم نایند دگر

( خیام ، 89:1381 )

یا

در دایره ای کآمدن و رفتن ماست
کس می نزند دمی در این معنی راست

 

آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست

( همان : 274 )

5-سنایی غزنوی ( 529-467 ه ق )

از دیگر طلایه داران ادب اعتراض پس از ناصر خسرو ، سنایی غزنوی است که « دنباله شعر شرعی را می گیرد و به نوعی به مقابله با شاعران مداح و شعر فروش می پردازد به این ترتیب « ادب اعتراض » با عنوان « شعر شرعی » با سنایی ادامه پیدا می کند » ( دشت دار ، 12:1389 ) .

« شاعران معنی گرا ] به ویژه از سنایی به بعد [ به اشعار بزمی بی بند و بار شاعرانی که در تغزل قصاید خود به وصف می و مطرب و معشوق به چیز دیگری توجه نداشته اند ، انتقاد می کردند ، ناصر خسرو قبلا انتقاد از آنان را باب کرده بود ، پس از او سنایی ، نظامی ، خاقانی ، در انتقاد به این جنبه از شعر شاعران روزگار خود ادبیات فراوانی دارند و به شاعرانی که آشکارا به فسق و فجور مباهات می کرده اند ، می تاخته اند » ( شفیعی کدکنی ، 10:1382 ) . البته سنایی در این عرصه اجتماعی تر و اصلاح طلبانه تر به میزان آمد و مسیر اصالت شعر و شاعری را بنیادی استوار نهاد که در ذهن و زبان شاعران بزرگ ادوار بعد بی اغراق تا امروز تاثیرات آشکار و ارزشمندی به جای گذاشت .

« سنایی در قصاید خویش ، نماینده برجسته شعر اجتماعی و نیز شعر اخلاقی و عرفانی است ، در میان قصاید سنایی همه نوع معنی و مضمون می توان یافت از نقد کار علمای دین و زاهدان ریایی تا نقد صوفیان دکان دار تا بازاریان و ترازو داران دزد تا پادشاهان و وزیران و سپاهیان و همه و همه عناصر جامعه ، در این گونه شعرها سنایی بی پرواترین نمونه نقد اجتماعی را عرضه می کند و شجاعت او در این راه تقریبا بی نظیر است » ( شميسا ، 126:1372 ) .

 

 

چند نمونه از اشعار اعتراضی سنایی

مسلمانان، مسلمانان، مسلمانی، مسلمانی
مسلمانی کنون اسمی است بر عرفی و عاداتی
فروشد آفتاب دین ، برآمد روز بی دینان جهان یک سر همه پر دیو و پر غولند و امت را

 

از این آیین بی دینان پشیمانی،پشیمانی
دریغا کو مسلمانی، دریغا کو مسلمانی
کجا شد درد بودردا و آن اسلام سلمانی
که یاری کرد جزء اسلام و جز سنت نگهبانی

( حدیقه ، بیت های 4-1 ، صفحه 678 )

در اعتراض به بازاریان می سراید که :

 

توای بازاری مغبون که طفلی را ز بی رحمی
ز روی حرص و طراری نیارد وزن در پیشت

 

دهی دین تا یکی حبه اش ز روی حیله بستانی
همه علم خدا آن گه که بنشینی به وزانی

( سنایی غزنوی ، 682:1385 )

این شیوه از نقد اجتماعی که به اصطلاح هزل و هجو ناراستی ها و کجروی های اجتماعی است در ذهن و زبان شاعران ادوار بعد تاثیر بسیار داشته است و نمونه های فراوان دارد ، پس می توان گفت که « هزل در میان انواع ادبی عرصه بیشتری برای ارضا روح انتقادی ایرانی در طول هزار سال عمر زبان فارسی دری داشته است » ( پشت دار، 1:1389 ) .

پس از ناصر خسرو و سنایی ( که این ها را جزء طلایه داران ادب اعتراض به شمار آوردیم ) شاعران فرهیخته دیگری چون انوری ، نظامی گنجوی ، خاقانی شروانی ، عطار نیشابوری ، جلال الدین رومی ، سیف الدین فرغانی ، سعدی ( در زهد و پند ) ، خواجوی کرمانی ، حافظ ، جامی ، صائب و ... تا به امروز اکثرا گویندگان پارسی گو ، ستودنی ها را ستوده اند و ناشایست ها را در اشعار خود تقبیح کرده اند و با هرگونه ناراستی و نادرستی و بی عدالتی و ظلم و ستم و فسق و فجور به مبارزه برخاسته اند ، برای هریک از این شاعران نمونه های بسیاری قابل ذکر است که ما به سبب پرهیز از درازگویی اشاره مختصری به اشعار چند شاعر خواهیم داشت .

1-انوری(وفات583 ه . ق)

او که در شمار شاعران مداح و درباری می باشد شیوه ای از نقد اجتماعی که به اصطلاح هزل و هجو ناراستی ها و کجروی ها ی اجتماعی است در ذهن و زبان وی نیز تاثیر بسیار داشته و نمونه هایی از آن را می توان نام برد، او در کسادی بازار علم و گرمی بازار مطربان می گوید:

ای خواجه مکن تا می توانی طلب علم
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز

 

کاندر طلب راتب هر روزه بمانی
تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی

(دیوان انوری: 751)

2-خاقانی شروانی (52

  انتشار : ۵ شهریور ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 126

برچسب های مهم

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "مجموعه فایل روب" می باشد .

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما