بررسي جايگاه صبر و سكوت درآثار سعدی
فهرست مطالب
چکیده
پژوهش حاضر تلاش كرده است منزلت و جايگاه صبر وسكوت در آثار سعدي شيرازي را طرح و بررسي كند. صبر و سكوت به عنوان دو فضيلت انساني كه از آگاهي و دانايي سرچشمه ميگيرد و كردار و گفتار آدميان را در جامعه آبياري ميكند. در آثار سعدي جايگاهي والا و ارجمند دارد. مفاهيم صبر و سكوت در آثار سعدي به شدّت تحت تأثير معارف اسلامي مانند قرآن كريم و روايات و احاديث است. سعدي با طرح داستانكها و اشعار نغز و به جا اهميّت صبر و سكوت در مواضع مختلف را هنرمندانه طرح مي كند آن گونه شنونده و خواننده را از نظر تربيتي تحت تأثير قرار ميدهد. اين مفاهيم در جاي جاي آثار سعدي داراي رويكردهاي مختلف و متفاوت است. صبر از موضوعات محوري در آثار سعدي به شمار ميآيد. اين مفهوم همراه با هم معناها و متضادهايش كه از نظر قياسي (خواه صوري، خواه معنايي) با صبر مربوطند، خميرماية خلق مضامين آموزندهاي در اشعار و آثار اوست. صبر در غزلها هفتاد و سه بار، صبر كردن بيست و هفت بار، صبور دوازده بار، صبوري بيست و يك بار، تحمل هفده بار، تحمل كردن بيست و دو بار، طاقت سي و نه بار، شكيب سيزده بار، شكيبايي شانزده بار، شكيبيدن چهار بار، و مقوﻟﮥ صبر جمعاً دويست و چهل و هفت بار در غزلها به كار رفته است. سكوت در آثار اين شاعر نيز با توجه به مقام و موقع آن دارای مفاهيم و رويكردهاي گوناگون است. خموشي، خاموشي، زبان بريده، زبان دركشيدن، دم فروبستن، دم دركشيدن، تأمل كردن، صُمٌّ وَبُكْمٌ، در پيوند با سكوت و خاموشي به همين قرينه در آثار او جايگاهي در خوردارد كه بسيار آموزنده و به جا از آنها استفاده شده است.
واژگان كليدي: سعدي، صبر، سكوت، خاموشي، آموزههاي ديني،
1- کلیات
1-1- مقدّمه هدف از گردآوری رساله، پژوهش و تحقیق در مبحث شعر دفاع مقدس در فرهنگ ديني و عام مردم ايران، سكوت، صبر و بردباري جايگاهي ارجمند در رفتار، گفتار، كردار و كنش و واكنشهاي روز مره دارد. يكى از ويژگيهايى كه در طول تاريخ زندگى انسان، در همه صحنهها و عرصهها، خوشيها وسختىها مصيبتها و مرارتها، موجب سعادت وخوشبختى انسانها بوده و هست صبر واستقامت و سكوت انديشمندانه است. در قرآن كريم و روايات اهل بيت(عليهم السلام)و همين طور ادبيات و آموزههاي اخلاقي ايرانيان، اين دو ويژگي به فراواني مورد تكريم و تمجيد واقع شده است.زندگى بشر در دنيا گره خورده در مشكلات و رخدادهاي گوناگوني استكه تنها به سرپنجة خرد ورزي و درايّت قابل حل است. بدين معني كه انسان چه هنگام بايد لب به سخن بگشايد و در چه موقعي سكوت و خاموشي پيشه ساخته و شكيبايي برگزيند. اگر انسان صبر و استقامت را كهرمز غلبه او بر اين مشكلات است نداشته باشد بدون ترديد با شكست مواجه شدهو راه تعالى و تكامل بر او بسته خواهد شد.زمانى كه انسان تاريخ انبيا و اولياى الهىرا بررسى مىكند، در مييابد كه تمام زندگي اين بزرگواران سرشار از سختىها و مشكلاتی است كه به سوى آنها روى آورده و آنان توانستهاندبه ياري همين فضايلبر اين مشكلات فايق آيند. صبر يكي از واژههاي كليدي قرآن است كه به صورتهاي مختلف در آن بكار رفته است. اين واژهبر يكي از اصول مهم اخلاقي و صفات برجسته و ضروري انساني دلالت دارد كه زمينه ساز آراستگي آدمي به فضيلتهاي بسياري ميشود. با توجه به اهميت صبر كه رمز پيروزى و غلبه برمشكلات در زندگى انسان است،امیرالمؤمنین علیهالسلام هم در حکمت 424ميفرمايد: «اَلحِلمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَالعَقلُ حِسامٌقاطِعٌ، فَاسْتُرْ خَلَلَ خَلْقِكَ بِحِلْمِكَ وَقاتِلْ هَواكَ بِعَقْلِكَ» بردباری پردهاي است پوشاننده و عقل شمشیریست برّان، پس عیوب اخلاقی خود را با بردباریت بپوشان و هوایت را با عقلت بکش.» (نهجالبلاغه، 1387:1287) سكوت و خاموشي مدبرّانه و از سرتعقل از ديگر فضايل انساني است كه در كنار صبر به عنواي يكي از صفات مثبت انساني و اخلاقي به شدّت در متون ديني و ادبي مورد توجه قرار گرفته و بسيار ممدوح است.موسویاصفهانیمينويسد: «در زبان فارسی صمت به فتح صاد و سکون میم را برخی به سکوت معنا کردهاند ولی میان این دو واژه، تفاوتهای مهم و اساسی وجود دارد. حضرت امیر مؤمنان(ع) درعبارتي کوتاه، با اشاره به این دو اصطلاح برای آنها کاربردها و آثار خاص بیان میکند و میفرماید: «الصّمتُحُكمٌ،والسُّكوتُسَلامَهٌ،والكِتمانُطرَفٌمِنالسَّعادَهَ؛ صمت و خاموشی، حکمت و فرزانگی است و سکوت، سلامت از گرفتاری و کتمان و راز داری، بخشی از سعادت است.» (موسویاصفهانی، 1382: 63)درقرآن كريم نيز به حفظ زبان و اهميّت سكوت اشاراتي رفته است که بیانگر حکمت و فرزانگي در سكوت است. در سورة مباركه مريم، حضرت زکریا (ع) پس از استجابت دعایش براي داشتن فرزند، خواهان نشانهای از سوی خداوند میشود و فرمان الهی به او میرسد که نشانه و آیه تو آن است که سه شبانه روز کامل سخن نگویی و سکوت اختیار کنی، از این رو هنگامی که از محراب، عبادت خویش به سوی مردم بازگشت به ایشان اشاره کرد که بامدادان و شامگاهان خداوند را تسبیح کند (قرآن كريم، 19: 11-10)زیرا بنی اسرائیل از این که وی فرزندی ندارد و امت، بی پیامبر میشوند از این مسئله نگران بودند. (مریم، آیه 5) مورد دیگر زمانی است که حضرت مریم (س) عیسی (ع) را میزاید و میهراسد که متهم به امری زشت شود. از این رو مأمور به سکوت و خاموشی می شود. با این تفاوت که وی مأمور می شود تا یک روز را به عنوان نذر خداوند رحمان، روزه سکوت بگیرد و با انسانی سخن نگوید». (همان:62)اين دو فضيلت بزرگ وستوده، در آثار شاعران و سخن سرايان بزرگ ايران در معاني زيبايي پرورانده شده. سعدي كه يكي از اركان نيرومند زبان وشعر فارسي است، اين ويژگي اخلاقي را در سخنان نغز و پر مغز خود مورد اشاره قرار داده و در قالب داستان و داستانكها به وجهي گيرا و دلنشين بيان ميكند. كتاب گلستان، بابي ويژه در اهميت صبر و سكوت دارد كه بيانگر اين صفت ستوده در فرهنگ ايراني و اسلامي است. مهشيد مشيري در كتاب "سرو قامت دوست، تاملي در ترجيع بند سعدي"، مينويسد: «صبراز موضوعات محوري كلام سعدي است. صبر همراه با هم معناها، متضادها، كه از نظر قياسي خواه صوري، خواه معنايي با صبر مربوطند، جملگي در يك مقوﻟﮥ قياسي قرار ميگيرند. صبر در غزلهای سعدي 73 بار، صبر كردن 27 بار، صبور 12 بار، صبوري 21 بار، تحمل 17 بار، تحمل كردن 22 بار، طاقت 39 بار، شكيب 13 بار، شكيبايي 16 بار، شكيبيدن 4 بار، و مقوﻟﮥ صبرجمعاً 247 بار در غزلها به كار رفته و همين موضوعات نيز در ترجيع بند معروف او به زيبايي شده است.» (مشيري، 1382: 49) كاووس حسن لي، در كتاب پيام اهل دل، انديشههاي اجتماعي و اخلاقي سعدي مينويسد « واژه شکیبایی یا همان «صبر»، جایگاه ویژهای در بین ما ایرانیان دارد به طوری که: "در آموزههای قرآنی و دینی ما قرین حق و زیبایی است و در ادبیات مان با تعابیری چون «کیمیای بیمانند» و «کیمیای بزرگیها» از آن یاد شده است و به قول سعدی در گلستان «هرکه را صبر نیست، حکمت نیست» (حسن لي، 1378: 92) سعدي از خوانندهي آگاه و خردمند خود ميخواهد كه قبل از دم زدن وافتتاح كلام، در آنچه كه ميخواهد بيان كند تاًمّل و درنگ كرده و به عباراتي كه بر زبانش ميخواهد بگذر بيانديشد. وي سخن درست و كوتاه را بر پر گويي و بيهوده گويي ارج نهاده و بيان ميكندكه سخن و كلامي كه از دهان آدمي خارج ميگردد معرف شخصيت وتوان فكري اوست .پس انسان بهتر است اگر بر آنچه كه ميخواهد بگويد دانش و آگاهي ندارد، كمال زيبندگي آن است كه خاموشي گزيده و همچون كوه در سكوت وقار ومتانت خود را حفظ كند. سعدي، معلم اخلاق، نكته سنجي و تاًمّل و درنگ در سخن را نشانهي كمال آدمي بر ميشمارد و سكوت به هنگام را مايهي عزت و كرامت فرد ميداند. سخن نابجا و بي هنگام حتي اگر بر زبان عالم و دانشمند برود باعث تضييع حرمت اوست. بنا براين به جاست كه انسان گاه و مقام سخن را در يابد و بر بيهوده و نابجا گفتن سخن قدر خويش را نكاهد و منزلت خود را در نظر ديگران پست و حقير نكند. اين رساله تلاش ميكند ضمن نگاهي به اهميت صبر و سكوت در آيات كريمهي قرآن مجيد و روايات بزرگان دين و همين طور مقام اين دو فضيلت در آثار شاعران پارسي، به اهميت اين موضوع در آثار و اشعار سعدي پرداخته و با دقّت و تاًمّل اين دو فضيلت را بررسي كند. اين رساله مشتمل بر يك مقدمه و شش فصل است. در فصل نخست، كليّات تحقيق كه در برگيرندة هدف تحقيق، روش تحقيق، پيشينه و ادبيات تحقيق است؛ بحث ميشود. در فصل دوم نگاه مختصري به زندگي و آثار سعدي از منظر صاحب نظران افكنده خواهد شد واز تحصيلات، مسافرتها، تجارب و اهميت اين شاعر در ادبيات فارسي و جهان صحبت ميشود و از آثار او و موضوعاتشان سخن به ميان آمده است. فصل سوم، به اهميّت صبر و سكوت در آيات و روايات اسلاني پرداخته و با شرح و بسط اين دو موضوع از نظر آيات كريمة قرآن مجيد و هم چنين نصوص صريح روايات و احاديث شريف از معصومين و امامان (ع) اشاره ميشود. فصل چهارم به بررسي جايگاه صبر و سكوت در ادبيات فارسي ميپردازد و اهميّت آن را در آثار شاعران طراز اوّل ايران مانند مولوي، عطار، صائب تبريزي و ... نشان ميدهد. فصل پنجم اين تحقيق كه بدنة اصلي اين پژوهش را در بر ميگيرد، به بحث و برسي جايگاه صبر و سكوت در آثار سعدي ميپردازد. در اين بخش نگارنده بر اساس اشعار و گفتههاي سعدي تحليل خود را از اين دو مبحث ارايه ميدهد. در فصل ششم، پژوهنده دريافت و استدراكات خود را ازكُل مباحث و نتيجة ارائه تحقيق داده و سپس پيشنهاداتي را نيز در اين خصوص اضافه ميكند.
1-2- هدف تحقيق: هدف از انجام اين پژوهش، بررسي جايگاه صبر و سكوت در در آثارسعدي شيرازي است. در مقولة تربيت و اخلاق چنان كه از آثار و اشعار سعدي بر ميآيد، صبر وسكوت به عنوان دو راهبرد تربيتي و اخلاقي در موفقيت انسان بسيار مؤثر هستند. از ديگر سو، به نظر ميرسد، سعدي در مبحث صبر و سكوت به شدّت تحت تأثيرآموزههاي اسلامي است. يكي از اهداف ديگر اين تحقيق نشان دادن كميّت و كيفيّت اين اثر پذيري ميباشد.
1-3- ادبيات و پيشينة تحقيق:
تا كنون، تحقيق و اثر مستقلي در خصوص جايگاه صبرو سكوت در آثار سعدي به رشتهي تحريردر نيامده است. ليكن پژوهشگران و ارباب ذوق و انديشه به طور پراكنده در آثار خود به اين مبحث پرداختهاند. محمد علي همايون در باب سعدي و گلستان و بوستان و غزلهاي او كتابي باعنوان«سعدي، شاعر عشق و زندگي»تاًليف كرده است. اين كتاب در 385 صفحه در سال1385 توسط نشر مركز روانهي بازار گرديده. نويسنده در اين كتاب مطالب گوناگوني را در هشت فصل پيرامون موضوعات مختلف درآثار سعدي به رشته ِ تحرير درآورده است. در صفحه (167) چنين ميخوانيم: « سعدي در بوستان، بخصوص در باب سوم و نيز در بابهاي دوم و چهارم و هفتم، در تئوري تصوف و درويشي داد سخن ميدهد، چنان كه اگر اين شعرهاي او را به دست كسي بدهند كه از تصوف و ادبيات آن سررشته داشته باشد ولي نداند كه اين شعرها از سعدي است، به حق گمان خواهد كرد كه گوينده آنها از اجله شعراي صوفي است...، منظورم برداشت او از آراء و روشهاي اصولي و اساسي و پاك و بي غش تصوف است، و بازتاب آن در خلق و خو و رفتار و گفتار صوفيان بزرگ افسانه مانند جنيد بغدادي و شبلي نعماني و بايزيد بسطامي است. دوازدهمين دفتر «سعدي شناسي» مجموعهاي تخصصي درباره انديشه، زندگي و آثار سعدی است.اين دفتر شامل 16 مقاله تحقيقي به قلم دانشوران و سعديشناسان ايراني است كه هر كدام، بازگو كننده و راهگشاي جنبهاي از هنر سخنوري و ژرفاي انديشه سعدي است. حقشناس در مقاله «شجرههاي ممنوعه در گلستان سعدي»، موضوع اين بخش از ادبيات فارسي را پيش ميكشد و آنها را بنا به دلايلي كه در مقاله بدان اشاره شده، «ادبيات گلخني» مينامد و مينويسد كه اين شاخه از ادبيات با آنچه به آن هجويات و هزليات ميگويند، تفاوت دارد. سپس پرسشهايي از اين دست را طرح ميكند كه چرا ادبيات گلخني ما همواره با نوعي تسامح و ناديده گرفتن مواجه بوده است و كسي نكوشيده كه آنها را از پهنه ادبيات ايران بزدايد؟ حقشناس در اين مقاله به حدسها و گمانهايي دست مييازد و در نهايت آنچه را كه خود ميپسندد و با واقعيت ادبيات ما سازگارتر تلقي ميكند، پاسخي براي پرسشهايش در نظر ميگيرد.» (كمالي سروستاني، 1385: 87) «سكوت و سخن، شاهكارهاي موضوعي شعر فارسي»، عنوان كتابي است از داود لطفالله. اين كتاب در سال 1387توسط نشر مدرسه در 188 صفحه چاپ گرديده است. نويسنده در اين اثر به آموزههاي اخلاقي شاعران ايران به مبحث سكوت و سخن و مقام آن پرداخته و شواهد و نمونههائي از شاعران كلاسيك ايران آورده است. مبحثي از اين اثر در آداب سخن از سعدي شيرازي نيز در آن گنجانده شده. اميدعلي احمدي در مقاله مفصلي تحت عنوان «محتواي جامعهشناختي گلستان سعدي»، با نگاهي نو و روشمند اين اثر مشهور سعدي را بررسي ميكند و آن را نمونه عالي و مهمي در تاريخ ادبيات ايران ميشمارد كه تحليل جامعهشناختي آن، امكان درك و فهم دورهاي دشوار و پيچيده از تاريخ ايران را فراهم ميكند و زمينهاي به دست ميدهد تا به توصيف جامعهشناختي از وضع اجتماعي و فرهنگي آن عصر برسيم. براي چنين كاري، او برخي نظريههاي جامعهشناسي را مورد توجه قرار ميدهد و گلستان سعدي را اثري در نظر ميگيرد كه پيامد يك واقعه يا پديده اجتماعي است. نويسنده، نخست ديدگاه صاحبنظران درباره گلستان را فهرستوار ميآورد، سپس اوضاع اجتماعي عصر سعدي را بررسي ميكند و سير قهقرايي، آشفتگي و بحران دايمي جامعه آن روز را يادآور ميشود و در نهايت به خصلتهاي اسطورهاي گلستان، تنوع موضوعي و مضموني حكايات، تناقض نماييها، زبان طنزآميز سعدي، استفاده از جهانبيني سيستمي و موارد ديگرميپردازد. وي به اين نتيجه ميرسد كه: «در گلستان، توصيفي همه جانبه از نهادهاي اجتماعي وجود دارد و اين توصيفها هر يك به بعدي از ابعاد زندگي اجتماعي مربوطاند. آن چنان كه ميتوان گفت كه سعدي، نه به گوشهاي خاص از زندگي، بلكه به گستره حيات فردي واجتماعي آدمي نظر داشته است.» (كمالي سروستاني ، 1385 : 86 ) «بازتاب مفهوم قرآني صبر در ادبيات فارسي»، عنوان كتابي است كه توسط طاهره خوشحال دستجردي در 210 صفحه با انتشارات دانشگاه اصفهان در سال 1384 به رشتهي به تحرير در آمده است. اين كتاب مشتمل بر ده فصل است و نويسنده در آن به ريشههاي قرآني صبر در ادبيات فارسي پرداخته است. در ميان نيز مبحثي موجز از سعدي آورده شده است حسن مير عابديني محقق فرهنگستان زبان و ادب فارسي، در مقاله «سعدي و داستاننويسي معاصر» اشاره ميكند كه :«حكايتهاي سعدي از آن رو اهميت دارد كه تجربياتي ملموس از زندگي مردم زمانه خود و بازتابي از آداب و رسوم متداول عصر است. سعدي در اين حكايتها، سفري ذهني به جهان داستاني ديگران ميكند و سپس آنها را جزو تجربيات خود ميآورد.در سراسر تاريخ ادبيات ايران، نويسندگان فراواني از اين شيوه هنري سعدي سود جستهاند اما داستاننويسان معاصر، آن گونه كه مير عابديني نشان ميدهد، در دو بعد «نثر» و «ساختار» تحت تاثير سعدي بودهاند. نويسندگان سنتگرايي همانند جمالزاده و حجازي از جنبه مضموني و ساختار پندآموز حكايات سعدي، متاثر شدهاند و نويسندگان نوگرا متوجه امكانات تازهاي بودهاند كه نثر سعدي پديد ميآورده است.» (همان :78) عزتالله فولادوند در جستار «در ستايش سعدي» خواننده را به اندرزهاي سعدي توجه ميدهد و پند و نصايح اين سخنور بزرگ فارسي را متاثر از سه موضوع سياست، خانواده و تهذيب نفس ميداند. فولادوند مينويسد: « سعدي در اندرزهايش مسايل غير علمي را به يكسو مينهد و به مسايلي ميپردازد كه با زندگي عادي ارتباط دارند اما در ژرفاي انديشه او دو صفت به ظاهر متضاد ديده ميشود كه يكي واقعنگري و ديگري آرمانخواهي است. » (همان :175) بررسي حكايتهاي سعدي از ديد شكل و فرم، موضوع مقاله فاطمه عابدي به نام «ساختمان داستانهاي گلستان سعدي» است. نويسنده به اين نكته توجه ميدهد كه :«بسياري از حكايتهاي سعدي از گونه داستان، به معناي امروز آن، نيستند و بسياري از آنها از حد «طرح واره» يا «لطيفه» فراتر نميروند. عابدي در اين مقاله ساختمان يا ساختار حكايتهاي گلستان را بررسي كرده و آنهايي را درخور اهميت شناخته است كه از پي رنگ يا روابط علت و معلولي ميان حوادث برخوردارند و توصيف موقعيت يا بيان پند و اندرز نيستند».(همان: دفتر دوازدهم:203) جلالالدين همايي، در مقالهاي به نام «طبله عطار و نسيم گلستان»،هر چند بيش از چهل سال از نگارش آن ميگذرد اما دربردارنده نكتههاي خواندني و به ياد سپردني است. همايي در اين مقاله گلستان سعدي را از منظرهاي گوناگون بررسي ميكند و به زبان او و نثر مسجعاش ميپردازد. سنجش ميان نثر سعدي و شيوه نگارش مقالهنويسان، از بخشهاي ديگرنوشته اوست(همان، دفتر دوازدهم:210) تحقيقاتي كه از آن ها نام برديم، هيچكدام به صورت واحد و خاص به موضوع صبر و سكوت در آثار سعدي نپرداختهاند. درهر كدام از اين آثار حسب موضوع مورد بحثشان اشاراتي پراكنده به برخي از اشعار سعدي مرتبط با مبحث صبر و سكوت كرده و گذشتهاند. تفاوت ديگري كه اين بررسي با ساير كارهاي انجام شده دارد در روية كار است. اين آثار بيشتر به جنبة خاصي از صبر و يا سكوت در اشعار سعدي از باب مسايل تربيتي يا اخلاقي پرداختهاند در حالي كه اين بررسي با رويهاي پژوهشي آثار و تأثير صبر و سكوت را در همة حوزه هاي مربوط با رفتار كردار و گفتار انسان با ارائه شواهد و دلايل بررسي كرده و نشان داده است.
1-4- روش تحقيق:
روش تحقيق در اين رساله، روش توصيفي، تحليلي محتوا و کتابخانهاي است.اطلاعات مورد نياز در اين تحقيق به شيوه اسنادي (كتابخانهاي) جمعآوري شدهاند. در مسير دسترسي به اهداف مذكور،. در اين روش، پس از مراجعه به كتب نويسندگان و پژوهشگران مرتبط با موضوع صبر و سكوت در ادبيات و روايات و همچنين آثار سعدي به طور دقيق مورد بررسي قرار گرفت سپس نسبت به فيشبرداري، دستهبندي و تفكيك موضوعي آنها اقدام گرديد. در مرحلة بعد كليه مطالب مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گرفت. اين رساله سر انجام در يك مقدمه و شش بخش شامل 1– تعاريف و كليّات 2- نگاهي به زندگي و آثار سعدي3- جايگاه صبر و سكوت در آيات و روايات اسلامي 4– جايگاه صبر و سكوت در ادب فارسي5- جايگاه صبر سكوت در آثار سعدي6- نتيجهگيري و يافتههاي تحقيق، به پايان ميرسد. نتيجهي كار به صورت تدوين پايانامه و صحافي شده ارائه ميگردد.
2- نگاهي به زندگي وآثار سعدي
2-1- زندگينامه
براي اينكه شيرازهي كلام و رشتهي پيام در اين رساله از هم نگسلد، لازم آمد، به طريق ايجاز حسب مباحث مطرح شده در ساختار تحقيق، اشارهاي مختصر به زندگي و آثارشاعر نموده و سپس در مورد دو مبحث صبر وسكوت در آثار سعدي كه موضوع اين رساله است پرداخته شود. ناگفته بر اهل تحقيق و ارباب معني مكشوف است كه حوادث و رخدادهاي زندگي شاعر نميتواند در خلق معاني و پيكرهبندي موضوعات آثار سعدي بي تاًثيرباشد. بنابراين، اشارهاي كوتاه در آستانهي كلام و افتتاح باب سخن دور از منفعت نخواهد بود. محمدعلي فروغي در اين باره مينويسد: «شیخ مشرفالدین ابن مصلح بن عبدا... شیرازی موسوم به شیخ سعدی از بزرگترین ستارگان و برجستگان درجه اول آسمان ادب ایران زمین است كه با تسلط وصف ناپذیر خود بزرگترین شاهكارهای ادبی ایران را در سرتاسر تاریخ ادبی این كشور خلق نموده است. تاریخ زندگی این شاعر و سخنسرای بزرگ چندان معلوم نیست و اقوال متعددی در كتابهای تاریخی ذكر شده است ولی ظاهرا در بین سالهای 600 تا 610 ه. ق در شهر شیراز به دنیا آمده است. سعدی در خانوادهای اهل علم و ادب چشم به جهان گشود و از اوان كودكی تحت نظارت دقیق پدرش به آموختن علوم و معارف روزگار خویش پرداخت. محبت و ارشاد خردمندانه پدر در سالهای كودكی مشوق این كودك خردسال و سرشار از هوش و استعداد بود و وی در مدتی كوتاه به اطلاعات وافری در باب تاریخ و ادبیات ایران دست یافت. سعدی در دوازده سالگی پدرش را از دست داد و با سرپرستی مادرش تحصیلات خود را ادامه داد. او در سال 621 ه.ق رهسپار بغداد كه مركز علمی و ادبی بزرگ آن روز جهان اسلام بود گشت و در مدرسه معروف نظامیه بغداد و دیگر محافل علمی آن مشغول به تحصیل شد.» (سعدي، 1374: ديباجه) براساس تفسیرها و حدسهایی که از نوشتهها و سرودههای خود سعدی در گلستان و بوستان میزنند، و با توجه به این که سعدی تاریخ پایان نوشته شدن این دو اثر را در خود آنها مشخص کردهاست، دو حدس اصلی در تاریخ تولد سعدی زده شدهاست. نظر اکثریت مبتنی بر بخشی از دیباچهٔ گلستان است (با شروع «یک شب تأمل ایام گذشته میکردم») که بر اساس بیت «ای که پنجاه رفت و در خوابی» و سایر شواهد این حکایت، سعدی را در ۶۵۶ قمری حدوداً پنجاهساله میدانند و در نتیجه تولد وی را در حدود ۶۰۶ قمری میگیرند. منوچهر دانشپژوه در كتاب «مروري بر زندگي و آثار مصلحالدين سعدي شيرازي» مينويسد: « ابومحمد مُصلِح بن عَبدُالله مشهور به سعدی شیرازی (حدود ۵۸۵ یا حدود ۶۰۶ – ۶۷۱ یا ۶۹۱ هجری قمری) در شیراز متولد شد. پدرش در دستگاه دیوانی اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس شاغل بود. پس از درگذشت پدر، سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری، برای تحصیل به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزههای امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» مینامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهابالدین سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت.» (دانشپژوه، 1388: 32) ضيا موحد، در كتاب « سعدي » مينويسد: «معلم احتمالی دیگر وی در بغداد ابوالفرج بن جوزی بودهاست که در هویت اصلی وی بین پژوهندگان (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد». (موحد، 1374: 22). اين نويسنده مينويسد: «سعدي، پس ازپایان تحصیل در بغداد، به سفرهای متنوعی پرداخت که به بسیاری از این سفرها در آثار خود اشاره کردهاست. در این که سعدی از چه سرزمینهایی دیدن کرده، میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمیتوان چندان اعتماد کرد. به نظر میرسد که بعضی از این سفرها داستانپردازی باشد. زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی. مسلم است که شاعر به عراق، شام و حجاز سفر کرده است و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنه، آذربایجان، فلسطین، یمن و افریقای شمالی هم دیدار کرده باشد.» (همان:37) سعدی براساس حكايتهاي گلستان به شهرهای خاور نزدیک و خاورمیانه، هندوستان، حبشه، مصر و شمال آفریقا سفر کرد ظاهراً این جهانگردی سی سال به طول انجامید. حکایتهایی که سعدی در گلستان و بوستان آورده است، نگرش و بینش او را نمایان میسازد. وی در مدرسه نظامیه بغداد دانش آموخته بود و در آنجا مقيم بود. او در سفرها نیز سختیهاي بسیاري تحمل كرده است. آن طور که از روایت بوستان بر میآید، وقتی در هند سازکار بتی را کشف کرد و برهمن فريبكاري را که در آنجا نهان بود در چاله انداخت و کشت. سعدي در بوستان، این روش را در برابر همه فریبکاران توصیه کرده ميكند. حکایات سعدی عموماً پندآموز و مشحون از پند و پارهای مطایبات است. سعدی، ایمان را مایه تسلی ميداند و راه التیام زخمهای زندگی را محبت و دوستی قلمداد میكند. حميد هاشمي، در كتاب «زندگي نامهي سعدي» مينويسد: «سعدی یک شخصیت بینا فرهنگی است. او تقريباً از غرب جهان اسلام تا شرق را مسافرت کرده و با افراد و فرهنگهای متفاوت آشنايي دارد. علت استقبال جهانیان از سعدی همین مسافرتهای اوست. چنانکه خود ميگويد: در اقصای عالـــــم بگشتم بسی به سر بردم ايّام با هر کسی تمتع ز هر توشهای یافتـــــــم ز هر خرمنی خوشهای یافتم ( هاشمي،1387: 34 ) بر اساس حكايتهايي كه سعدي در گلستان آورد است ميتوان حدس زد سعدي به ترکستان، شبه قاره و حتی به شمال آفریقا مسافرت كرده و تجربیات و اندوختههای فراوانی از فرهنگهای بیگانه حاصل نموده و آنها را در آثار خود به ویژه گلستان منعکس کرده است. سعدي در یکی از اين سفرها به دست صلیبیان اسیر شد. او درباره این واقعه میگوید: «در دمشق، از هم نشینی یارانم ملالتی پدید آمده بود، سر در بیابان قدس نهادم وبا حیوانات اُنس گرفتم تا وقتی که اسیر فرنگ شدم. در خندق طرابلُس مرا همراه بایهودیان به کار گِل (و بنایی) واداشتند، تا آن که یکی از رؤسای شهر حَلَب که سابقهآشنایی میان ما بود مرا بشناخت و گفت: ای فلان! این چه حالت است؟ گفتم چهبگویم: پای در زنجیر پیش دوستان بِهْ که با بیگانگان دربوستان بر حالت من رحمت آورد و با پرداخت ده دینار از قید اسارت خلاصم کرد وبا خود به حلب برد.» (سعدي، 1374: 112) عبد الحسين زرينكوب در كتاب«حديث خوش سعدي» ميآورد: « شیخ سعدی، مصنف «گلستان» (وفات ۶۹۱) که از جوانی در بغداد خلفا تربیت یافت، در نظامیهی آن درس خواند، و با مشایخ آن از صوفیه و فقها و اهل حدیث ارتباط داشت و در عین حال از لذّت عشق و سماع و از هیجان مسافرتهای دور و دراز هم بیبهره نماند، مقارن تصنیف گلستان (۶۵۶) که تازه از شام به شیراز بازگشته بود شاعری زبان گشاده و واعظی مردم آمیز بود، و این احوال همراه با تجارب حیات گذشته، تأثیر بارزی در سبک بیان او گذاشت چنان که از همان آغاز ورود به فارس رقعهی منش آتش چون ورق زر همه جا میرفت و مثل شعر او از همان ایام مقبول خاص و عام بود.» (زرين كوب،1386: 102). فایل روب، ارائه دهنده ی فایل های کاربردی در زمینه های مختلف. جهت آشنایی و اطلاع یافتن از فایل های جدید فایل روب در کانال تلگرامی به آدرس لینک زیر عضو شوید.
|
برچسب های مهم