بررسی نقش کارکرد ها و نمایه های بارت در زمان مندی ژنت در سه رمان ایرانی و سه رمان خارجی نوجوان wordچکیده این پژوهش با این هدف شکل گرفت که شیوهی پرداخت زمانروایی را در تعدادی از رمانهای نوجوان بررسی و نقش و شیوهی عملکرد کارکردها و نمایهها را در ساختار زمان داستانها مشخص کند. برای اینکار، الگوی تحلیلی ژنت در زمانمندی با الگوی بارت دربارهی کارکردها و نمایهها ترکیب شد و الگوی جدیدی برای تحلیل داستانها ایجاد شد. برای آزمودن این الگوی تحلیلی- ترکیبی، سه رمان نوجوان ایرانی و سه رمان نوجوان خارجی، به عنوان ورودی در این الگو قرار داده شد و خروجی آن، نتایج احتمالی و پرسشهای پژوهش را تأیید کرد. کارکردها و نمایههای بارت، در همهی موارد به یک شیوه در زمانمندی ژنت عمل کرده بودند و نظم فکری خاصی بر اندیشهی همهی نویسندگان در تنظیم زمان داستانها حاکم بود. علاوه بر نتایج مشترک در داستانهای بررسی شده، یافتههای پژوهش نشان داد که رمانها در پرداخت زمان روایی یکدست نیستند و برتریها و کاستیهایی در هر یک از آنها دیده میشود. توجه ویژه به بحث زمان محتوایی در کنار زمان ساختاری، واردکردن اسطوره و تاریخ به داستان، استفادهی هدفمند از اشکال مختلف افعال دستوری، سپیدنویسی در متن، استفاده از پیشنگاههای نوآورانه در آغاز داستان، شگردهای مناسبی بود که نویسندگان برای ایجاد جذّابیت بیشتر در داستانها به کار برده بودند. از نقاط ضعف داستانها نیز، میتوان به توصیفهای تکراری و خستهکننده، استفادهی نامناسب از افعال دستوری، شکل خطی زمان بدون هیچ پرش و نابهنگامی با وجود موضوع سفر در زمان، دستکمگرفتن مخاطب و تأکید بر بیان مطالب بدیهی داستان اشاره کرد. واژههای کلیدی: بارت، رمان نوجوان، زمان روایی، ژنت، کارکرد، نمایه.
فهرست مطالب عنوان صفحه فصل اول: کلیات پژوهش 1- 2. اهمیّت و ضرورت پژوهش.. 4 فصل دوم: مبانی نظری، پیشینه و ذکرنوآوری پژوهش 2-2-1. تاریخچهی ساختارگرایی.. 8 2-2-2. تاریخچهی روایتشناسی.. 9 2-2-4-1. دیدگاههای بارت دربارهی نشانهشناسی.. 15 2-2-5-2. زمان داستانی و تفاوت آن با زمان روایی.. 23 2-2-5-3. زمان روایی در الگوی ژرار ژنت.. 24 2-3-1. پیشینهی پژوهش در ایران.. 29 2-3-2. پیشینهی پژوهش در خارج از ایران.. 31 2-4-1. نقش کارکردها و نمایههای بارت در زمانمندی ژنت.. 33 فصل سوم: روششناسی پژوهش فصل چهارم: تحلیل نمونهها 4- 2- 1. لالایی برای دختر مرده/ حمیدرضا شاهآبادی.. 41 4- 2- 2. پارسیان و من: کاخ اژدها/ آرمان آرین.. 58 4- 2- 3. آرش و تهمینه/ سیامک گلشیری.. 78 4- 3- 1. وقتی به من میرسی/ربکا استید.. 91 4- 3- 2. یک سال بدون او/ لیز کسلر.. 115 4- 3- 3. آلونک/ رابرت سوئیندلز.. 126 فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادها 5-2. یافتههای اصلی پژوهش.. 141 5-3. یافتههای دیگر پژوهش.. 144 5-4. سخن پایانی و پیشنهادهای پژوهش.. 149 5-5. پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده.. 149 فهرست منابع
فهرست نمودارها و جداول صفحه عنوان نمودار 1. الگوی تحلیلی بارت.................................................................................................................................................... 20 جدول 1. نقش کارکردها و نمایهها در الگوی بارت............................................................................................................... 21 نمودار 2. مفهوم زمان در روایتشناسی................................................................................................................................... 23 نمودار 3. الگوی زمانمندی ژنت................................................................................................................................................ 28 نمودار 4. ترکیب الگوهای بارت و ژنت..................................................................................................................................... 36 فصل اول کلیات پژوهش1-1. مقدمه و بیان مسأله رسیدن به تعریفی جامع و مانع از مفهوم «ادبیات کودک» کاری بسیار دشوار است. هر یک از صاحبنظران در تلاش برای دستیابی به معنا و ارائهی تعریفی از این واژه، تنها به بعضی از ابعاد آن توجه میکنند. برخی از آنان تنها به تفاوت مخاطب در ادبیات بزرگسال و ادبیات کودک میپردازند و معتقدند از لحاظ موضوع، فرقی بین این دو گونه ادبیات نیست. برخی نیز در تعریف خود از ادبیات کودک، به خلّاقانه و هنریبودن این آثار اشاره میکنند؛ آنها ادبیات کودک را اثری لذتبخش میدانند و آثار آموزشی را در نظر نمیگیرند. در طبقهبندی آثار نیز در این حوزه بین صاحبنظران اختلافنظر وجو دارد. برخی، هم ادبیات شفاهی و هم مکتوب را زیرمجموعهی ادبیات کودک میدانند، یا تنها نوشتههایی که بزرگسالان برای کودکان مینویسند را در این گونه قرار میدهند. عدّهای نیز به آن دسته از داستانهای بزرگسالان، که مورد توجّه کودکان قرار گرفته اقبال نشان میدهند، و در دیدگاههای جدیدتر، نوشتههایی که خود کودکان برای کودکان نوشتهاند نیز ادبیات کودک محسوب میشود. آنچه مسلّم است این است که ادبیات کودک به معنای عام آن، همزمان با تولد نخستین انسان متولّد شد؛ زمانی که مادری برای نخستین بار، برای کودکش لالایی گفت و داستانهایی تعریف کرد. مفهوم ادبیات کودک با مفهوم کودکی گره خورده است. در جوامع ابتدایی کودکان از هیچ شأن اجتماعی و هویّت مستقل برخوردار نبودند و بزرگسالانی ناقص محسوب میشدند. اما با وقوع رنسانس و رشد شرایط اقتصادی، نگرشها به کودک تغییر کرد و کودکان توانستند بیشتر دوران کودکی را تجربه کنند. از آن پس، به جای رویکردی که به کودک همچون وسیله مینگریست، رویکردی پدید آمد که در آن کودکی هدف بود. در نتیجه «هنگامیکه دوران کودکی در جامعهای به رسمیت شناخته شود، بزرگسالان این جامعه به مطالعه و برنامهریزی برای آن میپردازند. بدیهی است که تنها در همین دوران است که ادبیات کودک به معنای خاص و واقعی آن خلق میشود» (شاهآبادی، 1387: 49). ابرشتاین[1] در مقالهی خود با عنوان «تأمّلی در چیستی ادبیات کودک و کودکی»، معتقد است که در تعریف ادبیات کودک، نباید دو واژهی «ادبیات» و «کودک» را از هم جدا کنیم. او بر این باور است که هر دوکلمهی عبارت «ادبیات کودک»، به خاطر هدفهای قلمرویی که بدان تعلّق دارند، یکدیگر را کاملاً تعدیل میکنند و موجب تغییر معنای یکدیگر میشوند (ابرشتاین، 1387: 295). با وجود عدم اتّفاقنظرها بر سر یک تعریف یگانه از ادبیات کودک، ناچار باید از میان این تعاریف، یکی را انتخاب کرد. در این تحقیق به تعریفی که ابرشتاین از ادبیات کودک ارائه میدهد استناد میکنیم که به نظر میرسد تعریفی منطقی است. وی معتقد است ادبیات کودک به گروهی از کتابها گفته میشود که هستی آنها کاملاً به روابط فرضیشان با مخاطبی ویژه ـیعنی کودکـ وابسته است. به باور او ادبیات کودک، کتابهایی است که برای کودکان مناسباند (همان، 293). حال باید به این پرسش پاسخ داد که چه کتابهایی برای کودکان مناسباند؟ این پرسش همانقدر دشوار است که تعریف ادبیات کودک. پاسخ به این پرسش به عهدهی منتقدان است. دیدگاههای منتقدان بر آثار نویسندگان تأثیر میگذارد و با گذر از صافی نقد، کتابهایی باارزشتر به دست کودکان و نوجوانان میرسد. اما در این میان، منتقد نباید به ذوق و سلیقهی خود اتّکا کند. وی ملزم است اصول و مبانی خاصی را رعایت کرده و برای نقد روشمند، از نظریهای پیروی کند. بنابراین نقش نظریه در نقد بسیار مهم است. در ادبیات محض و به تبع آن ادبیات کودک، به تدریج بر پایهی نظریهها رویکردهایی شکل گرفتند که مبنای نقد عملی آثار شدند. یکی از این رویکردها رویکرد ساختارگرایی است که از دل شکلگرایی بیرون آمد و بعدها، شاخهای از درخت تناور ساختارگرایی جوانه زد که روایتشناسی نام گرفت. روایتشناسی به عنوان مجموعه ابزارهایی برای بررسی متون، در قالب یک راهکار برای تفسیر بهتر ادبیات به کار رفت و آن را قابل دسترستر و قابل ارتباطتر کرد (بال، 1985: 63). این رویکرد، ژرفساخت آثار و چگونه مطرحشدن داستانها را بررسی میکند که اخیراً علاوه بر ادبیات محض در ادبیات کودک نیز در حال رشدکردن و مطرحشدن است. روایتها از عناصری تشکیل شدهاند مانند زاویهدید، طرح یا پیرنگ، شخصیت، زمان، کنش، نشانه و... که میتوان دربارهی هریک از آنها به بحث نشست امّا در این پژوهش نگاهی ویژه به دو عنصر کنش و نشانه (کارکرد و نمایه) و همچنین زمانمندی داریم. این عناصر، بیشتر در ادبیات محض مطرح شدهاند و بررسی آنها در متونی که برای کودکان نوشته میشود نیز امری ضروری است. باشد که با استفاده از اصول و مبانی نظری، نقد ادبیات کودک به سوی هرچه علمیترشدن گام بردارد. 1- 2. اهمیّت و ضرورت پژوهششمیسا، در کتاب نقد ادبی خود، نقد را به طور کلی به دو بخش نقد نظری و نقد عملی تقسیم کرده است: «نقد نظری علم است و نقد عملی صناعت... نقدهای نظری جنبهی علمی دارند و قابل اثبات و ردّ و بحثاند. اما نقد عملی شیوههایی است که منتقد با توجه به توان علمی و ذوق و استعداد خود در بررسی آثار ادبی به کار میبرد و در آن به صورت صریح یا غیرصریح، از مباحث نقد نظری استفاده میکند» (شمیسا، 1383: 27). بنابراین، نخست باید نظریهپردازانی باشند تا با پژوهش و تحقیق، اصطلاحات، تعاریف و طبقهبندیهایی نظاممند از موضوعی خاص را ارائه کنند؛ تا منتقد بتواند با استفاده از این نظریهها و رویکردها، به نقد عملی بپردازد. در صورت عدم وجود نظریهها، نقد و ارزیابی متون، مسلّماً سطحی و منحصر به جداکردن سره از ناسره و خردهگیری از ناسرههاست. [1]Oberstein
فایل روب، ارائه دهنده ی فایل های کاربردی در زمینه های مختلف. جهت آشنایی و اطلاع یافتن از فایل های جدید فایل روب در کانال تلگرامی به آدرس لینک زیر عضو شوید.
|
برچسب های مهم